بی شک در تمام مراحل زندگی، برای همه پیش می آید که دچار سردرگمی بشوند که از زندگی چه میخواهند و دوست دارند به چه چیزی در آینده برسند. ما در این مقاله به شما کمک میکنیم تا بتوانید هدف گذاری درستی در زندگی خود کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید. با ما تا انتهای این مقاله همراه باشید.
هدف گذاری چیست
هدف گذاری یکی ازالزامات مهم برنامه ریزی و داشتن نظم است. در واقع اولین مرحله از مراحل برنامه ریزی به حساب میاد.
هدفگذاری برای اینه که پیش بینی کنیم با توجه به همه ی عوامل درونی و بیرونی، در یک زمان خاص در آینده، کجا قراره باشیم. دقیقا مثل سفر میمونه. وقتی میخوای بری مسافرت، قبلش مشخص میکنی که کجا قراره بری و ساعت چند میخوای به اون مقصد برسی. اما این که این مقصد رو چطوری انتخاب کنیم و چه مواردی رو مدّ نظر داشته باشیم خیلی مهمه و حتما باید بهش توجه بشه.
اول از همه باید ببینیم هدف ما چه ویژگی هایی باید داشته باشه، بعد فرق بین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت رو بدونیم و در نهایت با یک مثال این مقاله رو به پایان ببریم.
هدف گذاری smart
اهداف ( چه کوتاه مدت و چه بلند مدت ) باید دارای پنج ویژگی باشند که سرواژه های کلمه ی SMART هستند.
Specific:
اهداف باید مشخص باشند؛ مثلا اگر هدف شما اینه که پزشک بشید، این کافی نیست و باید مشخص باشه که چه تخصصی میخواید کسب کنید و در کدوم دانشگاه تحصیل کنید تا به این هدف برسید. اگه میخواید ورزشکار حرفه ای بشید، مشخص کنید کدوم رشته ی ورزشی و …
Measurable:
اهداف باید قابل اندازه گیری باشند؛ فرض کنید برای خودتون هدفگذاری میکنید که میخوام لاغر بشم. خب لاغری و چاقی از دید افراد مختلف متفاوت خواهد بود. یک نفر به آدمی که ۶۰ کیلو گرم وزن داره میگه لاغر و کسی که ۸۰ کیلو گرم وزن داره رو چاق میدونه، اما یک نفر همچنان به فردی که ۸۰ کیلو گرم وزن داره هم میگه لاغر. به خاطر همین در هدفگذاری باید به طور دقیق مشخص باشه که این شخص اگر میخواد لاغر بشه، دقیقا میخواد چند کیلو گرم بشه؟ این برای اینه که بتونید در هر لحظه فاصله تون تا اون هدف دلخواه رو بسنجید. در واقع اگر هدفتون رو قابل اندازه گیری نکنید نمیتونید بفهمید چقدر بهش نزدیک شدید. مثلا اگه ورزشکاری، هدفت رو با تعداد مدال یا تعداد بازی ملی یا تعداد گل زده مشخص کن. اگه محصلی، هدفت رو با نمره و معدل مشخص کن و …
Attainable:
اهداف باید قابل دسترس باشند؛ مثلا خریدن همه ی ماشین های لوکس کاری دور از باور است. قهرمانی در هفت رشته ی ورزشی مختلف در یک سال قابل باور نیست.
Realistic:
اهداف باید واقع گرایانه باشند؛ یعنی منطقی باشد و همه ی جوانب آن سنجیده شده باشد. از جمله مواردی که باید در سنجش ما لحاظ بشه؛ پول، استعداد و توانایی هست. البته نباید این موضوع باعث از دست رفتن امیدتون بشه. چون بعضی کارها شاید در زمان حال منطقی و واقع گرایانه نباشند، اما در طولانی مدت امکان تحقق اون ها هست.
Timely:
اهداف باید با زمانبندی باشند؛ مثلا کسی اینطور هدفگذاری میکنه که: میخواهم متخصص مغز و اعصاب شوم! یک سال دیگه؟! دو سال دیگه؟! پنجاه سال دیگه؟! زمان بندی مناسب باعث میشه که فعالیت های روزانه و هفتگیمون رو بتونیم بهتر کنترل کنیم و زمان رو هدر ندیم. زمانبندی هم مثل قابل اندازه گیری بودن هدف به ما کمک میکنه تا بتونیم فاصله ی حال و آینده ی خودمون رو بسنجیم و به اندازه ی نیاز قدم برداریم. نه کمتر و نه بیشتر.
آموزش تعیین هدف در زندگی
انتخاب هدف در زندگی به دو قسمت بزرگ که در چه زمانی قصد رسیدن به اون را داریم تقسیم میشود. هدف گذاری بلند مدت و هدف گذاری کوتاه مدت.
تعیین اهداف بلند مدت
این هدفگذاری شبیه اون شغلیه که بچه ها در سنین پایین برای خودشون انتخاب میکنن. اما با گذشت سن این هدف باید پرورش داده بشه. یعنی علاوه بر اینکه پنج ویژگی بالا رو داشته باشه، باید بر اساس دو معیار تعیین بشه، علاقه و توانایی.
رسیدن به این سوال که علاقه مندی و تواناییتون در چه زمینه ایه کار راحتی نیست و باید روش وقت بذارید و حتی براش هزینه کنید.
از متخصصین حوزه های مختلف پرس و جو کنید. خودتون رو در شرایط خاص اون زمینه قرار بدید. فیلم های آموزشی در اون زمینه ببینید و کارهایی از این قبیل. مثلا مدتی پیش یک تعمیرکار کار کنید تا ببینید برای شرایط فنی مهندسی مناسب هستید یا نه. مدتی کلاس های هلال احمر و بهیاری رو بگذرونید ببینید در اون شرایط رضایت کافی رو دارید یا نه. چند تا فیلم آموزش برنامه نویسی دانلود کنید و نگاه کنید ببینید براتون مهیج هست یا بعد مدتی خسته کننده میشه؟
مطمئن باشید زمان و هزینه ای که برای تعیین هدف خرج میکنید در برابر زیان هایی که بعد ها دچارش میشید چیزی نیست.
زیادند افرادی که چند سال تلاش کردند تا رشته ی پزشکی قبول شوند. اما در سال دوم دانشگاه انصراف دادند. چون اصلا با روحیاتشون سازگار نبوده. البته برعکس این مورد امروزه بیشتر دیده میشه، که بچه های فنی مهندسی انصراف میدن و میان سمت پزشکی. چون به خوبی نتونستن زمان انتخاب هدف هوشیار باشند و درباره ی رشته ی خودشون به اندازه ی کافی تحقیق کنند.
هدف گذاری کوتاه مدت
بعد از مشخص کردن هدف بلند مدت، باید زمانی که برای رسیدن به اون هدف دارید رو تکه تکه کنید و در بازه های زمانی کوتاه تر هدفگذاری کنید. مثلا هدف بلند مدتتون اینه که تا پنج سال آینده به یک مهندس برق حرفه ای تبدیل بشید و حداقل یک اختراع ثبت کنید، باید این پنج سال به پنج بخش تقسیم بشه و برای هر قسمت یک هدف مجزا تعریف بشه که در نهایت به رسیدن به هدف اصلی منجر بشه. مثلا سال اول موفقیت در کنکور، سال دوم بررسی و مهندسی معکوس چند قطعه ی الکترونیکی و به همین ترتیب… .
نکته ی مهم اینه که حتما اهداف کوتاه مدت باید در راستای اهداف بلند مدت باشند تا کمک کننده باشند.
مثال: یک پسر ۱۵ ساله کلاس نهم با معدل مدرسه ی ۱۴٫۵ و علاقه مند به رشته ی کشتی ( که بعد از کلی تحقیق به این نتیجه رسیده که به درد این رشته ی ورزشی میخوره)
هدف بلند مدت: کسب مدال در المپیک ۶ سال آینده.
نمونه اهداف کوتاه مدت:
- سال اول: کسب حداقل یک مدال در مسابقات محلی
- سال دوم: کسب حداقل یک مدال در مسابقات استانی
- سال سوم: راهیابی به مسابقات کشوری
- سال چهارم: کسب حداقل یک مقام در مسابقات کشوری و دعوت به تیم ملی
- سال پنجم: کسب سهمیه المپیک
- سال ششم: رسیدن به هدف اصلی
حالا یکم کوتاه تر به زمان نگاه کنیم؛
- ماه اول: جلب رضایت مربی کشتی محلی و انجام حداقل یک مسابقه
- ماه دوم: رسیدن به آمادگی نسبی و دعوت به مسابقات محلی
- ماه سوم:…
و کوتاه تر:
- هفته اول: ثبت نام در کلاس کشتی و خرید لوازم
- هفته دوم: آماده کردن بدن خود و آموزش فنون پایه ای کشتی
- هفته سوم: …
و به همین ترتیب. خیلی ها فکر میکنند این برنامه ریزی ممکنه خیلی از زمانشون رو بگیره اما بعد از مدتی که این کار رو انجام دادید دیگه اینقدر از شما وقت نخواهد گرفت. هرچند که تاثیراتی که داره در برابر زمانی که میذارید اصلا قابل مقایسه نیست.
برای مطالعه مقاله مفید چگونه میتوان یک برنامه ریزی موفق داشت و به آن عمل کرد؟ کلیک کنید
بازتاب: برنامه ریزی - چگونه میتوان یک برنامه ریزی موفق داشت و به آن عمل کرد؟ | snap-service